مرجع خبری رئال مادرید : آنجلوتي فردا كتابش به نام " درخت كريسمس من " را معارفه مي كند . كتابي كه از نام سيستم فوتبالي محبوبش ، 1-2-3-4 نامش را برگرفته است . سيستمي كه در رئال البته در پيش فصل ناكام بود . كارلو در اين كتاب در مورد تجربيات دوران مربيگريش از آغاز در رجينا تا پايان در رئال مي نويست . ماركا برخي از نكات جالب اين كتاب را رو كرده است . 
كار تاكتيكي ، تصوير و علاقه به ساچي
"هر كسي مي داند كه نتايج بزرگ را بازيكنان بزرگ مي گيرند ، اما فقط در صورتي كه بتوانند به شكل يك تيم بزرگ مديريت داشته باشند . براي يك سيستم موثر ، ضروري است كه بيشتر مدت را درون زمين باشي . در ميلان بي وقفه تمرين تاكتيكي مي كرديم . ابر انساني بوديم و خستگي برايمان بارها نداشت . ساچي برخي كارها را بارها و بارها تكرار مي كرد . مي گفت " بايد از ته قلبتان بدانيد در زمين چه مي خواهيد . " در نهايت همه مي دانستند كه دقيقا چه كار مي كنند و چه مي خواهند و با آرامش خاطر كارشان را مي كردند . تاسوتي ، مالديني ،‌بارزي و فان باستن مي دانستند توپ را چطور به حركت در بياورند . "

فوتبال و تكنولوژي هاي جديد
"من خودم در ابتدا رابطه خوبي با رايانه نداشتم و آن را چيزي بيش از يك جقجقه بي مصرف نمي دانستم و حتي دستيارم كه به من پيشنهاد استفاده از آن را داد ،‌دست انداختم . اما از آن موقع خيلي چيزها عوض شده است . در حال حاضر تكنولوژي بخشي تفكيك ناپذير از كار است . در حال حاضر و امروزه ، چهره يك مربي فوتبال بيشتر از آن كه به عنوان كسي شناخته شود كه روي كاغذ مي نويسد ، شبيه كسي است كه از تكنولوژي ها استفاده مي كند و از اين طريق ارتباط برقرار مي كند . "

تعادل ميان كيفيت و تعصب
"اين كه قهرمانان زيادي درون زمين داشته باشي ، به تنهايي تضمين موفقيت نمي كند . بيش از آن بايد عميقا تلاش كرد تا بتواني ذهنيت گروه را تغيير بدهي و آنها را با يك سبك بازي مشخص خو بدهي . در ميلان شكست ناپذير ، تفاوت ميان آگاهي از حضور در يك تيم و حس محكم تعلق به آن ، كاملا محسوس بود . يعني همه مي دانستند كه در چه جايي هستند و چه پيراهني مي پوشند . درون زمين كساني وارد زمين مي شدند كه اولين سنگ هاي ميلانلو را گذاشته بودند و تا آخر عمر روسونري مي ماندند . "‌

رابطه اش با بازيكنان و صحبت با آنها
گفتم كه ايجاد ديالوگ ضروري است اما معنيش اين نيست كه يك مربي مجبور است كه همه تصميماتش را در همه زمان ها توضيح بدهد چرا كه اين باعث مي شود كه اعتبارش را در مقابل يك ورزشكار از دست بدهد . در حقيقت تصميمات مهمتر از هر گفتماني هستند و اگر يك بازيكن بازي نمي كند ، كلمات ممكن است كه اثر منفي مي گذارند . به همين علت به نظرم تعامل در ارتباط خيلي مهم است . گاهي صحبت نكردن و تماس نداشتن با يك بازيكن مي تواند بهتر باشد چرا ك هآن بازيكن ممكن است كه از صحبت ها سوء استفاده كند اما گاهي هم الزامي است چرا كه باعث انگيزه مي شود . "

حذف با پي اس جي توسط بارسا
"چه بازي چمپيونزليگي بود با بارسا ! هر چقدر آن را مي بينم مطمئن تر مي شوم كه شايسته رسيدن به نيمه نهايي مقابل بايرن مونيخ بوديم . اگر بخواهم دليلي را براي ناكامي از دستيابي به نيمه نهايي پيدا كنم ، بايد آن را در بازي رفت در پاريس جستجو كنم . شايد در آن زمان استقلال روحي لازم را نداشتيم . خيلي ترسيده بوديم ، بخشي از ان هم به خاطر شهامتي بود كه بارسا در سالهاي اخير نشان داده بود . "

شكست تاريخي به ليورپول
"در نيمه دوم ، ليورپول با حس تغيير به ميدان آمده بود . در ابتدا آن تغيير را حس نكردم اما وقتي دوباره بازي را بررسي كردم ،‌كاملا تحت تاثير قرار گرفتم . هامان جاي فينان را گرفت . استفاده از يك هافبك به جاي يك مدافع ، سيستم تاكتيكي را كاملا عوض كرد . آنها از 1-1-4-4 به 2-5-3 تغيير سيتسم دادند . درستش است كه در اين شرايط شرايط روحي خيلي مهم است . تيم ما زيادي به خودش مطمئن بود . ليورپول پس از گل اولي كه زد ،‌سرسخت تر شده بود و به خصوص در خط هافبك منسجم تر از ما بود . حالا كه آن بازي را با آرامش بررسي كردم مي توانم بگويم كه شايد بايد بهتر حريفانمان را كنترل مي كرديم . اما به هر حال اين چيزي ار ارزشهاي بازي خاصي كه هيچ كس حتي تصور نمي كرد كه در فيلمهاي علمي - تخيلي هم رخ بدهد ،‌كم نمي كند . "

پذيرش نقش مربي كه با تصميمات باشگاه كنار مي آيد
"من با 2-4-4 آغاز كردم . اما بعد از آن با واقعيت ، زمان و تجربه روبرو شدم و تصميم گرفتم كه بر اساس بازيكنان سيستم ها را بچينم و ببينم كه چه بازيكناني در اختيار دارم و بعد سبكش را در انتخاب كنم . در حقيقت بازيكنانم كه اغلب قهرمان ها بودند ،‌بايد در سيستمي بازي مي كردند كه بتوانند به بهتري نشكل ، سبك بازي فرهتگي و تاريخي باشگاهشان را معنا كنند . در حال حاضر وقتي كه اغلب ، شرايط اقتصادي و سنتي باعث مي شود كه تصميمات تحت تاثير نيازهاي اقصتادي باشگاه ها قرار مي گيرند ،‌يك مربي بايد از همه دانشش ساتفاده كند تا هماهنگ شود و گاهي سيستم موثري را پيدا كند كه بتواند به بهترين شكل از بازيكنانش و استعدادي كه دارند ، استفاده كند . اما اين كتاب ، نمي خواهد كه ابداع جديدي در فوتبال داشته باشد . من در مورد همه اين موضواعات مي نويسم چرا كه تكرار مي كنم ، حس مي كنم كه فوتبال فقط اين نيست كه تمرين كني و بعد همه چيز درون زمين مهيا باشد . "

بدون رفاقت در اردوها
"شخصا حس مي كنم كه ساده گرفتن اردوها باعث حذف آسان مي شود . به نظرم يك اردوي نه چندان شوخ و با تمركز مي تواند خيلي بهتر باشد ، به خصوص اگر فاصله تا بازي زياد باشد . "

تجربه اش در يووه با زيدان
"در يووه خوش شانس بودم كه با بهترين بازيكنان جهان و مسلما بزرگترين شخصيت دوران مربيگري ام ، زين الدين زيدان ملاقات كنم . زيدان بازيكن خاصلي بود كه با هيچ كس قابل مقايسه نبود . زيدان بود و نه هيچ چيز بيشتر و وقتي كه در فرم خو بود ، يوونتوس كاملا راحت بود . بدون زيدان ، اتوبوس حركت نمي كرد ، حتي اگر يك ساعت تاخير مي كرد ، غير قابل تصور بود كه كسي نخواهد منتظرش بماند چون همه كاره بود . در ميلان ،‌دفاع چهار نفره ، گنگ بود اما در يوونتوس ، زيزو نقطه شروع اين مدل بود . در آن زمان يوونتوس قهرمانان زياد با كيفيت هاي متفاوت داشت اما زيدان از همه ضروري تر بود . "

حضورش در رئال و اولين روزش با فلورنتينو
"رجيو اميليا ، 1995 ، مادريد ، 2013 . 18 سال : حالا يك مربي قديمي هستم . چه كسي مي توانست باور كند روي نيمكت متشخص ترين تيمها بنشينم ؟‌رئال فقط يك باشگاه نيست ، يك كمپاني است . تاريخچه و سنتش ، بلافاصله روح مرا در نورديد . يعني از هما نروز اولي كه براي معارفه رسمي پا به برنابئو گذاشتم . فلورنتينو پرز ، مدير رئال با مهمان نوازي خاص خودش از من استقبال كرد و مرا به تالار افتخارات برد . مي دانست كه چطور مرا فتح كند . شايد مي دانست كه من چقدر جامها را دوست دارم و به همين خاطر 9 جام اروپايي را در كنار هم به من نشان داد . مي ديدم و با خود مي گفتم " زيباست ، خيل زيباست ... " اما يكي كم داشت تا به يك عدد رند برسد . "
"مسلما براي رئالي ها جاي دهمين چمپيونزليگ خيلي خالي است . آوردنش به خانع عزمي است كه همه كساني كه شيفته اين پيراهن با مسئوليتي بزرگ هستند را روشن مي كند . براي بردن چمپيونزليگ ، نياز به كيفيت بي نظير فني و تعامل بين بازيكنان و باشگاه با كمك دوست قديمي ام ، زيزوست . كسي كه قبل تر از من نامش را در تاريخ رئال مادريد ثبت كرده بود ..."